کتاب کبوتر توی کوزه ...
انتشارات نی منتشر کرد:پیرزن پارچه ای سفید روی سرش می اندازد شادی می کند، برای خودش هلهله می کند و کِل می کِشد و چند بار با عصا روی کوزه می زند. نویسنده با هر ضربه کوزه را بیشتر به آغوش می کشد و حالش بدتر می شود، زانوهایش خم می شود. خنده اش کم و کم تر می شود. دست روی قلبش می گذارد، پیچ و تاب می خورد ــ صدای رعدوبرق و باران ــ کوزه از دست نویسنده می افتد، می شکند. صحنه تاریک می شود. نقطه ای که کوزه است روشن می شود. کبو…