کتاب دزد و راهب ...
انتشارات ویکتور هوگو منتشر کرد: سرم رو پایین انداختم و بدون اینکه یک کلمه حرف بزنم از خونه بیرون اومدم.هر چه جلوتر می رفتم مردم از سر راه من بیشتر دور میشدند راه دیر خودمون رو در پیش گرفتم صدای باد رو میشنیدم که لحظه به لحظه شدیدتر می شد. بالاخره به دیر رسیدم سعی کردم از اون به بعد تمام اوقاتم رو یا صرف عبادت کنم و یا صرف فهمیدن مفهوم واقعی این عبارت : « بسیارند کسانی که خیال می کنند در دریای نفرت دیگران غرق هستند ول…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.