کتاب سرنوشت مرگبار ...
انتشارات اریش منتشر کرد:-می تونم یه نصیحتی بهت کنم؟ نیکول دوباره سرش را تکان داد. مشتاق شنیدن نصیحت گاماش بود. – رهاش کن بره. تو زندگی خودت رو داری، نه زندگی عموسائول رو، نه خونواده ت. صورت گاماش جدی تر شد و با چشم هایش به دقت چشم های نیکول را دنبال کرد. – تو نمی تونی توی گذشته زندگی کنی، نمی تونی اون رو حتی برگردونی. اتفاقی که برای عموسائول افتاد، به تو هیچ ارتباطی نداره. خاطره ها آدم ها رو می کشن، یوټ. گذشته دستت ر…