کتاب ماکاموشی (3)(پنجه ت رو بکش کله پنیری) ...
انتشارات هوپا منتشر کرد: یا خداوندگار پنیرها! عجیباًغریباً! همهی موشهای دوست و آشنا میگفتند من را اینجا و آنجا دیدهاند که فلان کار را میکنم. اما خودم یادم نمیآمد! نکند داشتم عقلم را از دست میدادم؟ یعنی بالاخره پنیر را به آب داده بودم؟ نه! خیلی زود فهمیدم چی به چی است. یک جرونیموی دیگر، درست شکل من، دوره افتاده بود و خودش ر اجای من زده بود. بدتر از همه «جریدهی جوندگان» را از چنگم در آورده بود. باید روزنامهام …
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.