کتاب دختری با چشم های آبی ...
انتشارات پرسمان منتشر کرد:پدر تدی در حالی که خم می شد و چیزی درون گوش پسر زمزمه می کرد او را به طرف دری راهنمایی کرد و آن را پشت سرش بست..جینی از ترس اتفاقی که ممکن بود در شرف وقوع باشد به خود لرزید اما کاری نمی تواست بکند پدر تدی به عنوان یک پیشوای روحانی در کلیسای خودش بدون افسار بود درست مثل گذشته . . .جیمی دوست داشت پست سر آنان بدود جیغ بکشد و پسر را از چمگ او بقاپد اما می دانست نمی تواند چنین کاری کند به نظر می…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.