کتاب باختر در نزدیکی دشتان ...
انتشارات سیب سرخ منتشر کرد:باید از اول می فهمید. از همان وقتی که یک راهروی کوتاه پیدا کرد – دست کشان به دیوارها – با یک چهارچوب بی در در انتهایش، و پشت این ورودی اتاقکی بود و یک چاله وسطش. شیر آب هم داشت، گرچه، نه شلنگ داشت نه ظرفی مثل آفتابه – یادش آمد دفعه ی اول که از فشار قضای حاجت دست به دیوار دور این تاریکی می گشت پیدا کردن این راهرو و این اتاقک برایش حس زایش داشت، توأمان، آن چه در لحظه ی دفع مادر تحمل می کند و …
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.