کتاب تکیه گاه ...
انتشارات صاد منتشر کرد: قدم زدن در محل تمام خاطراتم را یادآوری می کرد؛ خنده ها و گریه ها توهین ها و حتی تهمت ها چه شب هایی که این محله پیرو گردوخاک گرفته از دوران آغوشش را بر روی من باز کرده بود تا قلب پردردم را کمی آرام کند چه روزهایی که این کوچه های تنگاتنگ، پناهگاه روح زخمی ام شده بود. نگاهی به درخت های کهن انداختم قد کشیده بر افراشته و سربلند؛ با من قد کشیده و پر بال زده بودند. سرم را بالا گرفتم؛ همانند سرو کنار…