کتاب ترکه های درخت آلبالو ...
انتشارات اسم منتشر کرد: حمید پشت درخت تنومندی پنهان میشد و به حرکات عمو سرهنگ چشم میدوخت. یک روز که سرهنگ مشغول ورزش بود، ناگهان از ورزش دست کشید و با صدای بلند امر کرد: «پشت اون درخت هر کی هست، بیاد بیرون.»حمید تو دلش لرزید، سر جاش خشک شد و هیچ حرکتی نکرد. سرهنگ باز گفت: «احمق من دارم کفشهای بزرگی رو که پوشیدی از اینجا میبینم. بهتره خودتو نشون بدی.»حمید آرام قدمی جلو گذاشت و خودش را ن…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.