کتاب مسافر شبانه و بازیگری که اجاره شد ...
انتشارات ایجاز منتشر کرد:مامان غمگینه، صورتش می گه یهو پیر شده ولی دم نمی زنه. بابا نگرانشه، این روزا سعی می کنه کمتر بهش خیانت کنه. یه خونه ی حیاط دار براش پیدا کرده که شبیه خونه مون باشه. مامان به خونه ی جدید محل نمی ذاره فقط توش حضور داره. هر روز می ره تو بالکن جدید روی صندلی همیشگیش می شینه و چای همیشگیش رو می خوره. چشم هاش می گن من خوبم به شرطی که اینقدر یواشکی و با ترحم نگام نکنید. اینا نمی فهمن که دنیا عوض شد…