کتاب خودنویس روسی ...
انتشارات حوض نقره منتشر کرد:لحظه ها کوتاه بود. پشت میز نشستم و خودنویس را به دست گرفتم که نادیا به آرامی از کنجی بیرون آمد: «گفته بودم مرا ادامه ندهی خواسته بودم از دردها و سختی های بیشتر زندگی ام نگویی اما تو ادامه دادی.» رویش به من نبود. بغض سنگین اش اما تمام اتاق را گرفته بود بی آنکه گربه کند. « به تو می گویم که از این به بعد هم خوش نخواهد گذشت. با آنچه از وضعیت من می دانی، می خواهم سکوت کنی و دیگر از من ننویسی. …
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.