کتاب شب آپاخر ...
انتشارات نصیرا منتشر کرد: گاهی به این فکر میکنم یه نقاش میره زیباترین جای دنیا، بساط بوم و رنگشو علم میکنه. شب، پشت شب، روز، پشت روز، از اون منظره یه نقاشی فوقالعاده میکشه. حالا میخواد برگرده، ولی میبینه پاهاش تو گل و شل گیر کردن. هرچی زور میزنه نمیتونه نجات پیدا کنه. کمکم چارهای ندارد که همونجا بگیره بمیره. خودش میمونه ونقاشیش. البته اون چیزی که اذیتش میکنه پاهاش نیست. خود منظره واقعیه که اون طرف تابلو،…