کتاب ماکاموشی (15)(کریسمس مبارک جرونیمو) ...
انتشارات هوپا منتشر کرد: آن قدر برای رسیدن کریسمس هیجان زده بودم که حتی جیرم هم نمی آمد!قرار بود بهترین مهمانی کریسمس در خانه ی من برگزار شود. ولی در یک چشم به هم زدن مصیبت بر سرم هوار شد. پنجه ام به دمم گیر کرد و سر از بیمارستان درآوردم. بعد هم سوراخ موشم آتش گرفت! گندپنیرش بزنند، عجب کریسمس وحشتناکی!فروشگاه اینترنتی نوابوک
…