کتاب گربه وحشی در قفسه شیشه ای (کیمیا) ...
انتشارات هرمس منتشر کرد:از نزدیک نگاه کردم، به نظرم آمد به من خیره شده است. چشم هایش برق عجیبی داشت، یکی مثل آسمان آبی بود و آن یکی مثل شبق سیاه. دهانش نیمه باز بود و دندانهای تیزش دیده می شد. میرتو گفت: «نگاه کن! یک چیزی لای دندان هایش است.» با احتیاط دستش را جلو برد و تکه کاغذ سفیدی را از لای دندان های او بیرون کشید. «به شهر خوش آمدید. مدرسه خوش بگذرد: گربه وحشی»فروشگاه اینترنتی نوابوک
…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.