کتاب اوپال ...
انتشارات شقایق منتشر کرد:برشی از کتاب:نفهمید چه میکند؟ عصبی و دستپاچه دو بار پشت سر هم میگوید:-ببخشید، ببخشید.به داخل خانه میرود.خورشید گیج و سردرگم میماند. عزیز امیربهادر است؟ لبخند میزند. خدا همین نزدیکیهاست. حسش میکند. یک نفر چهها که نمیتواند با قلب و احساست بکند! میتواند هم دلیل حال خوشت باشد و هم حال ناخوشت. تو که هستی که خورشید با تو طلوع و غروب را تجربه میکند؟دستش را روی گردنبند اوپال دور گردنش میگ…