کتاب همسایه دیوارها: خاطرات سرهنگ خلبان آزاده غلامرضا مرادی فر با مصاحبه و تدوین غلامرضا علیزاده، به...
کتاب همسایه دیوارها: خاطرات سرهنگ خلبان آزاده غلامرضا مرادی فر با مصاحبه و تدوین غلامرضا علیزاده، به اسارت این آزاده در زندانهای بعثی و دوران بعد از آزادیاش میپردازد.
سرهنگ غلامرضا مرادی فر و همسلولیهایش هیچوقت به اردوگاههای اسیران جنگی برده نشدند. این موضوع باعث شده دیدهها، گفتهها و شنیدههای متفاوت، تازه و متنوعی داشته باشند.
در تابستان 1369 اسیران جنگی ایران و عراق مبادله شدند و اسرای ایرانی به میهن و خانههایشان برگشتند. در بین این اسیران افرادی بودند که در دوران اسارت هم بسیار مظلوم و غریب بودند، کسانی که تا روز آخر، عراقیها آنها را از دید صلیب سرخ جهانی مخفی نگه داشتند. این موضوع موجب شده بود تا این اسیران حتی از کمترین حقوق قانونی یک اسیر جنگی هم برخوردار نباشند. آنها نتوانستند حتی یک نامه برای خانوادهشان بفرستند و اسمشان در لیست مفقودیهای جنگ نوشته شده بود.
خلبان هوانیروز، غلامرضا مرادی فر، یکی از دهها اسیر ایرانی است که گرفتار این اتفاق شده بود و حدود ده سال در سلولهای تاریک، کثیف و تنگ عراق ماند، با این حال هیچگاه هنگام بازجویی لب به سخن باز نکرد و اطلاعاتی که آنها از او میخواستند را در اختیارشان قرار نداد. امروز سرهنگ مرادی فر از خادمان حرم امام رضا (ع) است.