من - به همراه برادرم ، جونا ، و سگ ما ، پرنس - در داستان افسانه ای « ش...
من – به همراه برادرم ، جونا ، و سگ ما ، پرنس – در داستان افسانه ای « شاهزاده نخود فرنگی » فرود آمده ام! وقتی نمی توانم بالای صد تشک بخوابم ، پادشاهی تصمیم می گیرد که من باید شاهزاده خانم مورد نظر باشم. در مورد درمان سلطنتی صحبت کنید – ناگهان دست و پا منتظر من هستند. بعلاوه ، من لباس مجلسی نامحدود ، جواهرات براق و بستنی دریافت می کنم.اما آیا می توان…