با گیس های بریده هم می شود خوشبخت شداین را مادر کف دستم نوشتوقتی رخت ه...
با گیس های بریده هم می شود خوشبخت شداین را مادر کف دستم نوشتوقتی رخت های سیاه اش را چنگ می زدو می خندیدبه پیشانی نیمه سوخته امبه سینه امکه مرغ ماهیخواری به آن منقار می کوبدبه سرمکه تیر می کشدبرای سربازهاییکه کلاغ پر از چشم هایم پریدندو در گورهای دسته جمعی گم شدند…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.