جولیوس وینسام تیراندازی ماهر و منزویست که تقریبا تمام عمرش را به دور از انسانها سپری کرده است؛ در ...
جولیوس وینسام تیراندازی ماهر و منزویست که تقریبا تمام عمرش را به دور از انسانها سپری کرده است؛ در کلبهای دورافتاده در جنگلهای مِین به همراه سگی که تنها همدم اوست. اما سگش را در اثر شلیک گلوله شکارچیان از دست میدهد و از پیش هم تنهاتر میشود. جولیوس بعد از مدته اسلحهاش را برمیدارد…
«برای اولینبار دلم برایش تنگ شد، طوری که انگار با یک چکش به قلبم ضربه زده بودند؛ لحظه دردناکی که معنای واقعی از دست دادن را درک میکنید. معنایش هم این است که هیچکس متوجه نیست زندگیتان چطور میگذرد و چه میکنید.