دربارۀ کتاب ساعت مادرب...
دربارۀ کتاب ساعت مادربزرگ
پاتریشیا دلش نمیخواهد به کلبه تابستانی خالهاش برود. آن هم حالا که مادر و پدرش میخواهند از هم جدا شوند. او تا به حال خاله زادههایش را ندیده و با غریبهها راحت نیست؛ اما به اصرار مادرش مجبور میشود قبول کند و وقتی به کلبه میرس…